عشق آتشین

اگرچه جای دل دریای خون در سینه دارم

ولی در عشق تو دریایی از دل کم میارم

اگرچه روبرویی مث آئینه با من

ولی چشمام بسم نیست برای سیر دیدن

نه یک دل نه هزار دل

همه دل های عالم

همه دل ها رو میخوام

که عاشق تو باشم

تویی عاشق تر از عشق

تویی شعر مجسم

تو قاب قصه از تو

سحر گل کرده شبنم

تو چشمات خواب مخمل

شراب ناب شیراز

هزار میخونه آغاز

هزار و یک شب راز

میخوام تو رو ببینم

نه یک بار نه صد بار

به تعداد نفس هام

برای دیدن تو

نه یک چشم نه صد چشم

همه چشما رو می خوام

تو رو باید مث گل

نوازش کرد و بوئید

با هرچی چشم تو دنیاست

فقط باید تو رو دید

تو رو باید مث ماه

رو قله ها نگاه کرد

با هرچی لب تو دنیاست

تو رو باید صدا کرد

میخوام تو رو ببینم

نه یک بار نه صد بار

به تعداد نفس هام

برای دیدن تو

نه یک چشم نه صد چشم

همه چشما رو می خوام

نوشته شده در چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:,ساعت 18:55 توسط محیاوساغر| |

من میخواهم سواربرلطافت آسمانهاتامرز تنهایی ستارگان سفرکنم ومشتی ازنورامیدرابرای قلب شکسته ام به ارمغان آورده ورنگ عشق زنم برخلوت محزونش.

من فریادخواهم کرداگرروزی بشکندبغض صدایم،سفری خواهم داشت اگرمهرسکوت برلب زندقصه گوی شبهای من وچقدرشیرین است سفری ازمن تا آینه.

نوشته شده در چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:,ساعت 18:49 توسط محیاوساغر| |


Power By: LoxBlog.Com